خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
بعد از نماز صبح تا ساعت ده كار كردم. آقايان [سيد جعفر] كريمى و [علياكبر] مسعودى [خميني]، از جامعه مدرسين [حوزه علميه قم] آمدند. حرفهاى دلسوزانه و دوستانه در مورد مسايل ادارى، اقتصادى و فرهنگى داشتند.
[آقاي هيروشي ناكاجيما]، رييس سازمان بهداشت جهانى، براى امور افغانستان و تشكر از خدمات ايران آمد. فرماندهان بسيج آمدند و گزارش دادند؛ تشويقشان كردم و حرفهاى ديروز رهبرى را تأييد نمودم. دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رييسجمهور]آمد. براى امور جارى و مسايلى مذاكره كرديم.
عصر آقاى [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييسجمهور]، براى امور كشور و بازسازى و دانشگاهها و مهاجرين جنگى و اصلاح ساختار اسلامآباد كرج آمد.
شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. بخشى از مقررات شوراى عالى جوانان تصويب شد. شب به خانه آمدم. عفت از رفسنجان برگشته بود.
سال ۱۳۷۲
ساعت هشت براى شركت در كنگره بينالمللى اخلاق پزشكى به سالن شيشهاي صداوسيما رفتيم. بعد از قرآن و سرود، خيرمقدم و گزارش دكتر [رضا] ملكزاده، [وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي] ، من صحبت كردم. پزشكان داخلى و خارجى استقبال خوبى كردهاند. سپس از محل در دست احداث كنگرههاى بينالمللى در همانجا با اخوى محمد بازديد كردم. خيلى وسيع و جامع و با شكوه است و در زيرزمين ساخته ميشود. بناست امسال تمام شود. طرح از پيش از انقلاب شروع شده است.
به دفتر برگشتيم. آقاى [مجيد] جمشيدى، رييس مركز آمار ايران آمد. شكايت داشت از اينكه دستگاهها جداگانه براى خودشان سازمان آمارگيرى دارند و توجهى به آمار ملى ندارند. خواستار ارتقاي موقت اداره آمار به موقعيت معاونت رييسجمهور شد. گفتم اگر دقيق و به موقع آمار بدهند، دستگاهها كار تكرارى نخواهند كرد و نياز سازمان برنامه و بودجه به آمار را تذكر دادم.
مشاورانم آمدند. آقاى [مصطفي] ميرسليم، [مشاور رييسجمهور در امور تحقيقات] از طرف همه تبريك گفت. در مورد كاستيهاى كار مشاوران، عدم شرح وظايف روشن و عدم ارايه سرويس مناسب از سوى نهاد و دفتر و كمفعال بودن آنها مطالبي بيان كرد.
سپس كميسيون توليد جلسه داشت. وزراى صنعتى مشكلات توليدگران را كه در اثر يك نرخى شدن ارز و همزمان با آن، ممنوع شدن واردات بدون انتقال ارز پيشآمده گفتند و رييس بانك مركزى و وزير اقتصاد مقاومت داشتند؛ بالاخره تصميم گرفتم كه جريان واردات بدون انتقال ارز را تجديد كنيم.
عصر دكتر ولايتى، [وزير امور خارجه] آمد. گزارش اجلاس وزراى امور خارجه كشورهاى اسلامى در پاكستان را آورد و تصميم به اعزام نيروى نظامى به بوسنى زيرپرچم سازمان ملل و آمادگى براى اعزام پنج هزار نيرو و مخالفت آمريكا و انگليس با شركت نيرو از ايران را گفت.
در جلسه هيأت دولت شركت كردم. دربارة تأسيس روزنامه براى دولت بحث شد كه سرانجام توضيح دادند كه روزنامهاى ظاهراً مستقل، ارگان دولت باشد. شب در دفترم ماندم.
سال ۱۳۷۳
براى نماز صبح بيدار شدم و ديگر نخوابيدم. بعد از نماز، مقدارى در كنار دريا و در فضاى اقامتگاه قدم زدم. هوا خيلى خوب و معتدل است. ساعت هشت و نیم، دسته جمعى صبحانه خورديم و مجدداً مقدارى قدم زدم.
مقاله تحقيقى دربارة سن بلوغ دختران را كه در مجله فقه دفتر تبليغات قم درج شده بود، مطالعه كردم؛ جالب است و نكات تازهاى دارد. اين شماره مجله را همراهم آوردهام كه به تقاضاى ناشران آن را بررسى كنم و در بهتركردن كار تازهاى در سطح حوزه و شيوههاى معمول اجتهاد در حوزهها، كمكشان كنم.
عصر از دريا استفاده كردم. با قايق به وسط دريا رفتم كه از آب تميز استفاده كنم. آب دریا، گرم و مطبوع است. در گزارشها تشديد اعتصاب در صنعت نفت نيجريه و سياسىتر شدن آن و گران شدن نفت در دنيا جالب توجه است.
سال ۱۳۷۴
ساعت چهار صبح با صداي شير آب در حمام كه به خاطر قطع بودن آب بازگذاشته شده بود بيدار شدم. در خانه بودم. ياسر گفت، ساعت پنج صبح، آقاي پروين، مديرعامل كارخانه سمسازي اطلاع داده كه قسمتي از انبارها آتش گرفته است. براي اطفای حريق استمداد كرده كه از وزارت كشور و وزارت نفت پيگيري شده و به كمك شتافتهاند. عصر آقاي [حسین] مرعشي، اطلاع داد كه به انبار كارخانه سرايت نكرده است. آب استخر را عوض كردم و استخر را تميز نمودم. بچههاي فائزه هم كمك كردند.
عصر براي مراسم نهايي چهاردهمين دوره مسابقات كُشتي جوانان اميد جهان، به ورزشگاه آزادي رفتيم. سالن دوازده هزار نفري، مملو از جمعيت پر شور بود. احساسات گرمي براي من داشتند. در سه كُشتي فينال، كُشتيگيران به خوبي برنده شدند. دلهره زيادي داشتم. در حضور من باخت نداشتيم. ايران با فاصله زياد، اول شد و روسيه و اوكراين، دوم و سوم شدند. برايشان صحبت كردم و تشويقشان نمودم و جوايزي دادم.
سال ۱۳۷۵
پيش از ظهر، براى آزمايشهاى معمولى سالیانه، از خانه به بيمارستان قلب رفتم. تعدادي از اطبا حاضر بودند. دكتر فرزاد، معاينات فيزيوتراپي كرد و دستورات قبلى را كه براى جلوگيرى از درد كمر و مفاصل ثمربخش بوده، تجديد كرد. دكتر بُرقعى، لوزهها را معاينه كرد؛ با اينكه معمولاً متورم است، عمل لوزه را تجويز نمىنمايد. دكتر سهرابپور، معاينه كليهها را نمود و اظهار رضايت كرد. دكتر عزيز، معاينه قلب را نمود و اظهار رضايت كرد. دكتر رادمهر، سونوگرافى نمود و از كليه و رودهها و كبد و طحال تا مثانه و پروستات و بيضه، همه را متعادل و سالم تشخيص داد؛ فقط پروستات كمى بزرگ شده كه در اين سن من خوب است. دكتر ملكزاده، بىهوشم كرد و معده و رودهها را معاينه نمود. حالات پس از بىهوشى، پوشيدن لباس، مذاكره و رفتن به دستشويى را كه پاسداران تعريف مىكنند، مطلقاً فراموش كردهام.
ساعت دوازده به دفترم رفتم. محسن آمد. خواب آلود بودم؛ صحبتى نشد و رفت. عصر مسئولان تنظيم شناسنامه مساجد و مراكز ديني آمدند. آقاى ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] گزارش داد و من دربارة اهميت سامان دادن به امور مساجد صحبت كردم. [آقای عثمان جده، مشاور رییس جمهور و ] مدير پُست كشور چاد آمد. نامهاى از [آقای ادریس دبی]، ریيس جمهور مسلمان جديدالانتخاب داشت. مذاكرات معمولى و دوستانه بود. توقع دارند، براى تقويت مسلمين در چاد كه اخيراً از سلطه حاكميت مسيحيها آزاد شدهاند، كمك كنيم.
آقاى محسن رضايى، [فرماندهکل سپاه پاسداران] آمد. از رسيدگى به اتهاماتى كه عليه چند نفر از فرماندهان سپاه، با گزارش وزارت اطلاعات مطرح است، گزارشى داد. گفت تمام گزارشها دروغ است و تقاضاى تعقيب گزارشگران را داشت و اظهار وفادارى سپاه و خود را نمود. شوراى عالى امنيت ملی جلسه داشت. دربارة نحوه تبليغات نسبت به بحرين و مسايل مرزى پيش آمده با تركيه، با تجاوز هلىكوپترهاى تركيه و گلوله پرانى پاسگاه ما در جواب و نیز مسایل افغانستان، مذاكره و تصميمگيرى شد. شب در دفترم ماندم. كارها را انجام دادم.
سال ۱۳۷۶
اعضاى سمینار آفریقا آمدند. آقاى [عباس] ملکى، [معاون وزیر امورخارجه] گـزارش داد و من هم در علل عقب ماندگى آفریقا و نقش مخرب استعمار و اختلافـات قبیلـه اى و ضـعف نیروى انسانى صحبت کردم و براى انتقال تجارب ایـران بـه آفریقـا اظهارآمـادگى نمـودم
آقاى ملکى آمد. اظهار ناراحتى کرد از حملاتى کـه روزنامـه سـلام ایـن روزهـا بـه وزارت امور خارجه دارد؛ گفتم دفاع کنند.
آقاى [علیرضا] الهى [قمی]، داماد آیت االله مرحوم اراکى آمد، براى تشکر از توجهات من به بندر دیلم و اینکه در آنجا نام ایشان را بـردهام و از یکـی از فرزنـدان مرحـوم اراکـى کـه امور را قبضه کرده و به دیگر اعضاى بیت اهمیتی نمىدهد انتقاد داشت، درباره اموالى کـه به نام آقاى اراکى است و میدانند که مال شخصى نیست و مربوط به عموم است مشورت کرد.
هیأت لبنانى آمدند. درباره همکارىهاى دو کشور صحبت شد. از حمایتهای ایـران از لبنان در مقابل تجاوز اسراییل تشکر نمودند. شـوراى گـسترش زبـان فارسـى جلـسه داشـت. گزارش دادند و کمک بیشتر خواستند. عصر شوراى عالی اقتصاد جلـسه بـا چنـد مـصوبه داشت.
امشب میهمان رهبرى بودم. امروز از سفر مـشهد آمـده انـد. از اسـتراحت و هـواى خـوب مشهد راضی اند. درباره مراجعت سفراى اروپایى صحبت شد . طـرح دعـوت از سـفرا بـراى شرکت در مراسم تحلیف را قبول دارند ، ولى مى گویند که دعوت از سفیر آلمـان ، پـس از آمدن بقیه انجام شود و تبلیغات مناسب پس از شروع مراجعت آنها شـود؛ بعیـد اسـت آنهـا بپذیرند.
در مورد ابقاي آقاى ولایتى [در کابینه دولت جدید ،] گفتند که چنین چیزى نگفتـه انـد و آقاى ولایتى شاید مطالب از ایشان، خوب توجیه نشده است. در مـورد اعـضاى کابینـه هـم گفتند هنوز آقاى خاتمى ، [رییس جمهور منتخب] اسمى را قطعی مطـرح نکـرده اسـت. در مورد انتخابات مجلس خبرگان با پیشنهاد تأخیر موافقت ندارند.